Ho3ein
Página inicial > H > Ho3ein > Didgah

Didgah

Ho3ein


هر چی دارم ساختم خودم
اَ اینکه دیوارِ دیروز امروز شده پلم
اَ اینکه توو تیمم کسی نمیزنه دورم
سلامتی همشون اول همون خودم
نتیجه داد انتخابِ خوب
بعد از اینهمه خطا و اشتباهِ لوس
قول دادیم به هم دیگه تهِ قصه باشه نور
هِی هُل دادیم همو اَ توو جایگاه به زور
تا شد اشتهائه کور ، خب
رپ مثِ دریچه دنیامو کرد با معنی چفت
حرفام هم که رو شبیه شعر میزنم داده نتیجه
تا الآن هنوز اندیشه ، نقابو کَندیم اَ ریشه
این بار هم مثِ همیشه موزیکه باید چَکی شه
تفریح بود تا حالا ، مِن بعد هم همینه
برعکس چاق*لا ، تخ*مه جریمه
بگو بکنن ضمینه ، ما لای پامون عظیمه
پَ دمم گرم که اگه اینه
بالاست به جامون ضریبش
کفتارا دورم ، کفتارا دورم
من بال میزدم میدیدم از بالا خودمو
نمیتونست کسی منو بشناسه
انقد کوبیدم تا آماده ی جنگ آره شدم و
ساختم بعدو ساختم قبلو ، ساختم از نو
فقط تا شناختم عقلو
اصا حس نکردم نه فشار نه دردو
از خودم کشیدم بیرون
هم هار هم جَلدو
رو تنم اگه فقط جراحته
شر زمین خوردنم واسه من ولادته
فک کردی با تو پریدنم اَ رو حماقته
تو پشتِ بالو بزن ، واسه ما حجامته
آدمم باس رد کنه بره
کم کنه گِله پُر بیا دست خالی بره
ولی حیف ، مثِ خودت حیوون دوپام
منم حیرونِ خدام فقط تهشو میدونم چی میشه
میریم خوشحال میکنیم گشاد
دنیا رو میدیم بره ببینیم که خونه کجاست
اونی که مثلِ منه میدونه این روح مُشاست
دروغه شانس پ دنبالِ طولِ موجاست
میخواد برسه به حقیقتِ خودش
این روزا اونی که زده طبیعت و دورش
واسه همه خوبو میخواد الی برا خودش
این دنیا رو متر کرد اَ شریعتو پُلش دید
حالِ دلا خوب نی توو آدما
نمیگم که حق بدی بهم ها
ولی بدون اگه امروز بدم
چون زدن رفیقای دیروز پشت سرم ولی خب
کفتارا دورم ، کفتارا دورم
من بال میزدم میدیدم از بالا خودمو
نمیتونست کسی منو بشناسه
انقد کوبیدم تا آماده ی جنگ آره شدم و
ساختم بعدو ساختم قبلو ، ساختم از نو
فقط تا شناختم عقلو
اصا حس نکردم نه فشار نه دردو
از خودم کشیدم بیرون
هم هار هم جَلدو
رو تنم اگه فقط جراحته
قانونِ ما جنگِ رو در رو با شرافته
همین که نقش بهشون دادی براش ضمانته
دیدی توو مهره سوخته ها چقد شباهته
آره دیدم همشونو رفیق
این بازیه چهره هاست همه تووی یه فیلم
اسمش هم دیدگاه منه
دنیا چرخید تا بخونمش من رو بیتِ سفید
چش وا کردیم همه این پایین
توو مسیره ممتده آلوده به زیبایی
وسطِ یه جنگ بین سفیدی و سیاهی
من دنبالِ حسیم بالاتر از بینایی بفهمم
جز تنم دیگه چیه سهمم
فهمیدم فقط باید رد شم
باز ولی رو به رومه جنگل
که گفت رحم آفته نرو راه رو برگرد
این راهی که تو داری میری من خیلی وقته رفتم
تغییر أ اون باوره قبلی ، جز اون کسی داوره من نیست
طبیعت یعنی همون مادرِ وحشی

Letra enviada por null

Encontrou algum erro na letra? Por favor, envie uma correção >

Compartilhe
esta música

Ouça estações relacionadas a Ho3ein no Vagalume.FM
ESTAÇÕES